دلم هرسو تنم اینجا
تو هرجا یافتی خود گفتوگو میکن که او تنهاست
و در این برزخ خالی زهمراهی پیِ تشنه، پیِ دیدار
پیِ آن یک نشانی که مرا از من رها سازد
مرا غرق تو مهری مرا غرق ....
دوستی و لطف و زیبایی را تو بنا کن بگذار این بیهودگی تمام ....
تو که میدونی خیال باطلیست پس چیست این تمنا ؟ جز آرزوی محال!
لیوانی نیست.. باور کن .
خنک آن قمار بازی که بباخت ......برچسب : نویسنده : eeshghalaihessalam9 بازدید : 200