برای من

ساخت وبلاگ

بگذار از این حال بگویم برای خودم برای امروز و فردایم برای این منی که یادش رفت روزی دوست داشت به آنچه دوست داشت نرسد

زندگی پس از رسیدن اگر ملال بود خماری بعد از شراب باز هم می‌ارزید اما تو که خوب می‌دانی از این سالها که زندگی می‌شود هیچ و این هیچ مدام بسط پیدا می کند و تمام زندگیت را از آن خود می کند 

عزیز من آدمها بقیه‌ی فیلم‌ها و داستان‌هایی که عشق جانسوز داشتند را نشانت نمی‌دهند نمی‌گویند و تویی که را۶ رفته را هربار به خیالی، امیدی، توسلی می‌روی و هربار و هربار زندگی در یک هیچ بزرگ متجلی می‌شود و تو باورت هربار کمرنگ‌‌تر... بی‌رنگ‌تر ... و هربار این زندگی از خود می‌کاهد از تو می‌کاهد و هیچش را به رخت می‌کشد و تو می‌مانی و این حفره که آخر چرا؟ و مگر جواب کدامین سوالت را زندگی داده که این را بدهد؟ زندگی تنها تو را به خودت عرضه می کند، زندگی هیچ نیست جز آیینه‌ای از تو 

حالا هرچه می خواهی بکن انتخاب با ۷ودت است. می‌دانم پس این هیچ هنوز تا به پوچی نرسیده‌ای می روی و می‌روی تا لیوان را از جلوی رویت بردارند که دیگر لیوانی نیست که نیمه‌ی پر یا خالی 

عزیز من تویی که شاید سالی وقتی بیایی و برگردی و از آرشیو به این منت رجوع کنی یادت باشد می دانستی لیوانی نیست ولی هنوز نوری تو را بر انگیخته نگه‌می‌داشت.

تا این شعله خاموش شود باید خیلی درد؟ یا خیلی تجربه ، یا خیلی عمر بگذرد 

حواست پرت است هنوز 

سودای جوانی داری و شور نوجوانی و دلی که کودکی می خواهست .

خنک آن قمار بازی که بباخت ......
ما را در سایت خنک آن قمار بازی که بباخت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eeshghalaihessalam9 بازدید : 183 تاريخ : پنجشنبه 30 دی 1395 ساعت: 20:00