تاویل گل کرد
که گلی که هنوز نشکفته که هنوز جان شکفتن دارد حریص است و کنده نمی شود اما از شکفتگیاش که گذشت دیگر خبری از آن حریصانه چسبیدنش به ساقه نیست و به نسیمی جدا میشود
ماندهام در این تاویل و این تحول و این قانون طبیعت
به وجد می آوردم کشفها و افسردهام می کنند این جبرهایی که بر تمام زندگی جاریست و ما تنها بازیگران این قوانینیم و باور نمی کنیم همهاش جای دیگری طرح شده
دست از سر این بازیگر بردار که حتی تو این نوشتار را برای بخشی از داستانت تدارک دیدهای و جز این نیستیم ........
خنک آن قمار بازی که بباخت ......